آرام
پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۷ ق.ظ
یک وقت هایی حس می کنی داری هرز می روی, داری هیچ کار مفیدی نمی کنی، هر کار خوبی هم که می کنی انگار هدر می رود، انگار داری اضافه کاری می کنی.
اما یک وقت هایی به دلت می افتد که توی مسیری، روی ریل افتاده ای. هرچقدر هم که سنگین شده باشی می دانی زور زدنت خرج راه رفتنت می شود.
می شود مثل ماه رمضان, که دلت روشن است کارها روی روال است. می دانی که کارهای خوبت با یک ذره توجه معمولی بالا می رود...و بالا می برد.
آنوقت خیالت تخت است که بنا نیست جریمه ی بد بودنت را بدهی, می دانی که حالا دیگر بنای خدا بر این است که هر چه خوبی بود, ندید بردارد.
آنوقت همه چیز آرام می شود... خیالت، رشدت، مسیرت، جهانت...
- ۹۵/۰۳/۲۰